منهزم. شکست یافته: لشکر شکست خورده، مغلوب. (یادداشت مؤلف). کاغی. (منتهی الارب). هزیمت یافته و فرارکرده از جنگ. (ناظم الاطباء). و رجوع به شکست خوردن شود، ترکیده و ترک خورده. (ناظم الاطباء)
منهزم. شکست یافته: لشکر شکست خورده، مغلوب. (یادداشت مؤلف). کاغی. (منتهی الارب). هزیمت یافته و فرارکرده از جنگ. (ناظم الاطباء). و رجوع به شکست خوردن شود، ترکیده و ترک خورده. (ناظم الاطباء)